محمد دشتى

 پيش گفتار"راه رسيدن به وحدت آشنائى و عمل به سنت پيامبر
ويژگيهاى غدير خم" ويژگيهاى غدير خم
غدير و آشكار شدن توطئه هاى پنهان"  غدير و آشكار شدن توطئه هاى پنهان
غدير و آشكار شدن توطئه ها"غدير و آشكار شدن توطئه ها
متن عهدنامه و طومار نوشته شده:متن عهدنامه و طومار نوشته شده
واقع نگرى پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) پس از حماسه غدير" واقع نگرى پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) پس از حماسه غدير
كودتاى سقيفه" كودتاى سقيفه
حضرت فاطمه (عليها السلام ) و ارزش والاى غدير"حضرت فاطمه (عليها السلام ) و ارزش والاى غدير


روش استفاده از حديث غدير

روش استفاده از حديث غدير
طرح همه جانبه حديث غدير
افشاى دشمنان با حماسه غدير
در فصل گذشته تذكر داديم كه سران سقيفه ، و دشمنان اهل بيت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) با روشهاى گوناگون سعى مى كردند تا:
حماسه غدير فراموش گردد.
حديث غديرخم نقل نشود، تبليغ نگردد.
ورقه هاى مكتوب حديث غدير و ديگر احاديث سوزانده شود.
در كتب تاريخ ثبت نشود.
و شاعرانى كه حماسه غدير را سرودند طرد شوند، يا در امان نباشند و آنگاه ، ناقلان و راويان حديث و حادثه غدير را با نام ((ايجاد اختلاف در امت اسلامى )) يا ((ترك كنندگان قرآن )) سرزنش مى كردند، كتك مى زدند كه پس از حاكميت سران سقيفه ، و كتك خوردن عبدالله بن مسعود ((كاتب وحى )) براى نقل حديث ، ديگر كسى جرئت روايت كردن ، يا تبليغ حديث غدير را نداشت .
هركس رفاه و آسايش مى طلبيد.
درجه و مقام مى خواست .
و در آرزوى امن و امان بود.
مى بايست حديث غدير، و حقانيت على (عليه السلام ) را فراموش كند، كه تهاجم نظامى به منزل به منزل امام ، و اهانت به دختر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )، و شهادت حضرت محسن (عليه السلام ) و تازيانه زدن حضرت زهرا عليهاالسلام در راستاى همين سياست مطرح شد.
اول : فاطمه عليهاالسلام و طرح همه جانبه حديث غدير
در شرايط حساس و خفقان زاى مدينه ، پس از كودتاى سقيفه ، كه همه لب فروبسته ، و نفسها در سينه ها حبس شده ، و زبان شاعران ساكت گشته ، و قلم نويسندگان شكسته ، و همه دست از حمايت اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) شسته بودند.
و حماسه عظيم غديرخم را كه در چند ماه قبل اتفاق افتاده بود، با ترس و زور و تزوير از ياد بردند، اين فاطمه زهرا عليهاالسلام ، بود كه حديث غدير را در همه جا مطرح مى فرمود.
و حداكثر استفاده را از پيام غدير مى برد، چون آگاه بود كه اگر مردم ، حماسه غدير را با ويژگيهاى والاى آن به ياد آورند، و به امر الهى در اعلام ولايت على (عليه السلام ) بيانديشند، راه هدايت را به درستى خواهند شناخت .
از اين رو بارها به مردم ساكت و بى تفاوت و هراسناك مدينه مى فرمود:
اءنسيتم قول رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) يوم غديرخم ، من كنت مولاه فعلى مولاه ؟ و قوله (صلى الله عليه و آله و سلم )، اءنت منى بمنزله هارون من موسى (47).
(آيا فراموش كرديد سخنان رسول خدا را در روز غدير خم كه فرمود:
هر كه را من مولا و رهبر مى باشم على (عليه السلام ) نيز مولاى اوست .
و آيا فراموش كرديد كه به على (عليه السلام ) فرمود: يا على (عليه السلام ) موقعيت تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى پيامبر است .)(48)
دوم : افشاى دشمنان با ياد حماسه غدير
حضرت زهرا عليهاالسلام در بحث و مناظره با دشمنان ، و در اتمام حجت با مهاجمان به خانه ولايت باز هم از حماسه غديرخم ياد مى كرد، و مردم را به ياد حديث غدير سوق مى داد.
در يكى از روزهاى پس از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) كه مردم در كوچه نزديك خانه حضرت على (عليه السلام ) گرد آمده و تسليم توطئه ها بودند، دختر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از خانه بيرون آمده و در كنار درب ورودى منزل ايستاد، و خطاب به مردم مهاجم در كوچه و بازار فرمود:
لا عهد لى بقوم حضروا اءسوء محضر منكم ، تركتم رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم )، جنازة بين اءيديننا و قطعتم اءمركم فيما بينكم ، لم تساءمروننا و لم تردوا لنا حقا كانكم لم تعلموا ما قال يوم غدير خم ، و الله لقد عقد له (على بن ابيطالب ) يومئذ الولاء ليقطع منكم بذالك منها الرجاء، و لكنكم قطعتم الاسباب بينكم و بين نبيكم ، و الله حسيب بيننا و بينكم فى الدنيا و الآخرة .(49)
(من ملتى را مثل شما نمى شناسم كه اينگونه عهد شكن و بد برخورد باشند، جنازه رسول خدا در دست ما گذاشته رها كرديد، و عهد و پيمانهاى ميانتان را بريده ، فراموش نموديد، و ولايت و رهبرى امام على (عليه السلام ) و ما اهل بيت را انكار كرديد، و حق مسلم ما را بازنگردانديد.
گويا از حادثه رزو غديرخم آگاهى نداريد؟
سوگند به خدا كه رسول گرامى اسلام در آن روز ولايت و رهبرى امام على (عليه السلام ) را مطرح كرد، و از مردم بيعت گرفت ، تا اميد شما فرصت طلبان تشنه قدرت را قطع نمايد، ولى شما رشته هاى پيوند معنوى ميان پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و خودتان را پاره كرديد، اين را بدانيد كه خداوند در دنيا و آخرت بين ما و شما داورى خواهد كرد.)(50)
دشمنان ولايت چه جوابى مى توانستند بدهند، در صورتيكه حماسه غدير، راه هرگونه عذرتراشى ، و بهانه جوئى ، را بسته بود، كه حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:
(خداوند بزرگ پس حادثه غدير خم ، براى هيچكس عذر و بهانه اى باقى نگذاشته است )
زيرا با يادآورى غديرخم هيچگونه راه فرارى باقى نمانده بود
اگر مى گفتند:
نمى دانيم !! يا خبر نداريم !!
دروغ آشكارى بود
زيرا حادثه بزرگى در ميان 120 هزار حاجى كه از سراسر بلاد اسلامى در غدير گرد آمده بودند، اخبار آن را دهن به دهن در همه جا نقل كردند، و بگوش همه رسانده بودند.
اگر در خبر راويان ترديد مى كردند:
به دوروئى آشكارترى پناه مى بردند
زيرا تمام مهاجر و انصار، و اصحاب و ياران پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) در آن حادثه عظمى حضور داشتند، و پيام غدير را از قرن اول تاكنون گفتند و نوشتند، و در شعر شاعران گنجاندند
اگر بهانه مى آوردند كه بيعت عمومى نبود:
بيشتر رسوا مى گرديدند.

زيرا در گذشته و آينده ، تنها رفراندوم و بيعتى كه عمومى بود، و عموم ملت اسلام از هر نژاد و قبيله اى در آن شركت داشت ، بيعت روز غدير بود چنان اجتماعى با چنين كيفيت والائى نسبت به هيچ يك از زمامداران پرادعاى دنيا تحقق نيافته بود.
و اگر عذر مى آوردند كه با مشورت نبود:
به خيانت رسواى ديگرى اعتراف مى كردند.
زيرا غدير خم به امر الهى ، و نزول پيك وحى ، و در حضور پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و سخنرانى و اتمام حجت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) با مسلمانان سراسر بلاد اسلامى ، و با دخالت پيامبر خاتم تحقق يافت .
چگونه مى توان در برابر آفتاب غدير، شمع بدست گرفته و به انكار خورشيد نشست ؟
على (عليه السلام ) و روش مناظره با حديث غدير:
پس از حضرت زهرا عليهاالسلام كسى كه روش مناظره با حديث غدير را از نظر كاربردى ، مطرح فرمود على (عليه السلام ) است
در بسيارى از مواقع حساس ، و روز شورى كه مردم به ديگران روى آوردن ((سال 23 هجرى )) امام فرمود:
فانشدكم بالله هل فيكم احد قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) ((من كنت مولاه فعلى مولاه ، اللهم وال من والاه ، و عاد من عاداه ، وانصر من نصره ، ليبلغ الشاهد الغايب )) غيرى ؟
شما را به خدا گواه مى طلبم آيا در ميان شما غير از من كسى هست كه پيامبر ص درباره او فرموده باشد؟ ((هر كس را كه من مولى او هستم ، على مولى اوست ، خدايا دوست دار دوستان او را، دشمن دار دشمنان او را، يارى كن يارى كنندگان او را، پس بايد حاضران به غايبان خبر دهند))
همه گفتند:
نه غير از تو كسى نيست (قالوا اللهم لا).(51)
در پاسخ حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در جاهاى مختلف متفاوت جواب مى دادند
در روز شورى همه جمعيت هماهنگ گفتند
((كسى را جز تو سراغ نداريم ))
و يا پاسخ دادند.
((آرى همه در روز غدير حاضر بوديم و سخنان پيامبر را در ابلاغ ولايت تو شنيديدم ))
و يا پس از طرح سئوال از طرف امام (عليه السلام ) 20 نفر از مجاهدان بدرى بلند شدند و گفتند
((همه ما بوديم و شهادت مى دهيم ))
و يا بسيارى از بزرگان مهاجر و انصار بلند شدند و گفتند:
((اى على همه ما در روز غدير حاضر بوديم و هم اكنون شهادت مى دهيم ))
و در روز جنگ جمل در بصره با دوستان فريب خورده و با دشمنان گمراه نيز، اين شيوه مناظره را بكار گرفته ، و فرمود:
مگر در غدير خم نبوديد و نشنيديد؟
آيا غير از من چه كسى را سراغ داريد كه پيامبر اسلام ، آن سخنان آشكار را نسبت به ولايت من گفته باشد؟
كه در پاسخ امام (عليه السلام ) يا سكوت كردند، و يا درد آلود اعتراف كرده ، مى گذشتند(52)
نه دوست نه دشمن
نه فردى از مهاجر و نه فردى از انصار
نه شخصى از مدينه و نه فردى از كوفه و بصره و ديگر بلاد اسلامى نه زن و نه مرد
هيچ كس نگفتند كه :
((حادثه غدير تحقق نيافت )) يا ((ما خبر نداريم ))
و پس از حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) حضرت امام مجتبى (عليه السلام ) و عمار ياسر، و عبدالله بن جعفر، و قيس بن سعد، با ياد حماسه غدير با دشمنان ولايت على (عليه السلام ) بحث و مناظره كردند(53)
روش استفاده از حديث غدير را ديگران از حضرت زهرا عليهاالسلام ياد گرفتند، كه آغازگر اين راه بود، و با دشمنان ولايت بر اساس حماسه غدير بحث و مناظره مى كرد كه يكى از آنها اصبغ بن نباته است .
اصبغ يكى از رجال بنام و از ياران حضرت على (عليه السلام ) است كه براى مذاكره با معاويه به شام فرستاده شد. مى گويد:
وقتى بر معاويه وارد شدم ديدم عمروبن عاص و جمعى از سران بنى اميه در اطراف معاويه حلقه زدند، و ابوهريره و ابوالدارداء در پيش روى او قرار دارند
تا چشم او به من افتاد، گفت
عثمان مظلوم كشته شد و چرا على (عليه السلام ) قاتلان عثمان را به من تحويل نمى دهد؟
در جواب معاويه گفتم
اى معاويه ، ما مى دانيم و تو هم مى دانى كه دروغ مى گويى ، تو عثمان را بهانه قرار دادى كه به حكومت دست يابى .
بعد به ابوهريره گفتم
تو را به خدائى كه مى پرستى سوگند مى دهم در روز غديرخم كجا بودى ؟
ابوهريره گفت
در ميان جمعيت بودم
پرسيدم ، رسول خدا در آن روز درباره على (عليه السلام ) چه فرمود؟
ابوهريره گفت : شنيدم كه رسول خدا فرمود:
من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه ، و عاد من عاداه ، وانصر من نصره ، واخذل من خذله .
گفتم اى ابوهريره ! تو كه اين سخنان را با گوش خود از پيامبر شنيدى پس ‍ چرا على (عليه السلام ) را دشمن مى دارى ؟
ابوهريره فقط گفت : انالله و انا اليه راجعون .
چون معاويه ديد كه روش مناظره من در حاضران مجلس تاءثير كرد فرياد زد و باسخنان بى مورد مرا ساكت كرد(54)
حماسه غدير آنقدر والاست كه دشمنان امام نيز در بحث و مناظره خود از حديث غدير ياد مى كردند مانند:
عمرو عاص كه براى غلبه بر معاويه
عمر بن عبد العزيز براى پيروزى بر مخالفان و ماءمون براى پاسخ دادن به علماء فرق اسلامى ، را مى توان نام برد(55)

خبر فوق را به زبان مورد نظر ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا